از حد گذشتن. غالی بودن. رجوع به غلو شود: دیگر سبزوار ولایتی خوب است با منافع و مزارع مرغوب، اما اهل آن در رفض غلوی تمام دارند. (روضات الجنات فی اوصاف مدینه هرات ج 1 ص 277). و گویند ابن علقمی وزیر در مذهب شیعه غلوی عظیم داشت. (روضات الجنات فی اوصاف مدینه هرات ج 1 ص 313)
از حد گذشتن. غالی بودن. رجوع به غلو شود: دیگر سبزوار ولایتی خوب است با منافع و مزارع مرغوب، اما اهل آن در رفض غلوی تمام دارند. (روضات الجنات فی اوصاف مدینه هرات ج 1 ص 277). و گویند ابن علقمی وزیر در مذهب شیعه غلوی عظیم داشت. (روضات الجنات فی اوصاف مدینه هرات ج 1 ص 313)
داشتن کسی که پول عیش و عشرت رفق را بپردازد. توضیح وقتی که یک ازلاتها چنین کسی را پیدا کند هنگام دعوت کردن و (بفرما زدن) برفقایش می گوید: بیایید برویم امشب ولی داریم خ)
داشتن کسی که پول عیش و عشرت رفق را بپردازد. توضیح وقتی که یک ازلاتها چنین کسی را پیدا کند هنگام دعوت کردن و (بفرما زدن) برفقایش می گوید: بیایید برویم امشب ولی داریم خ)
ربط داشتن چیزی به کسی مربوط به او بودن آن تعلق داشتن وی بدان: . (تبریزی الاصل بود و ربطی باهل صفاهان نداشت) (عالم آرا 1654)، حق مداخله داشتن در آن. یا ربط داشتن چیزی به چیزی قابل مقایسه نبودن آن با این بسیار برتر بودن آن از این (پارچه ای که امروز خریدیم ربطی به پارچه دیروز ندارد)
ربط داشتن چیزی به کسی مربوط به او بودن آن تعلق داشتن وی بدان: . (تبریزی الاصل بود و ربطی باهل صفاهان نداشت) (عالم آرا 1654)، حق مداخله داشتن در آن. یا ربط داشتن چیزی به چیزی قابل مقایسه نبودن آن با این بسیار برتر بودن آن از این (پارچه ای که امروز خریدیم ربطی به پارچه دیروز ندارد)